اولین پودر ماشین لباسشویی 400 گرمی در جهان متعلق به آلمان بود.
از دهه 1960 تغییر فزاینده ای از شستشوی دستی به شستشوی ماشینی وجود داشت. این امر همچنین تغییر ترکیب مواد شوینده را ضروری کرد. در میان چیزهای دیگر، حساسیت به سختی آب باید بهبود می یافت.
به تدریج مواد اولیه ای که صابون ها از آنها تهیه می شد نیز تغییر کرد. در آلمان، پیه برای مدت طولانی پایه چربی بود، بعدها روغن نخل و روغن نارگیل به آن اضافه شد.
با گذشت زمان، با این حال، محصولات به طور فزاینده ای بر اساس زغال سنگ و نفت ساخته می شدند. پیش ساز روغن های قرمز ترکیه بود. در سال 1834، شیمیدان یک “روغن سولفونه” از اسید سولفوریک و روغن زیتون تولید کرد که برای اولین بار در چاپ کتاب استفاده شد.
یک تولیدکننده اسکاتلندی این فرآیند را خرید و با استفاده از روغن کرچک که در آنجا ارزانتر بود، استفاده کرد.
این منجر به یک سولفو ریسینولئات شد که اثر مرطوب کنندگی بسیار خوبی داشت و به ویژه در رنگرزی پنبه استفاده می شد. حتی اگر این ماده شیمیایی برای تمیز کردن استفاده نمی شد، استفاده از گروه سولفو به جای گروه کربوکسی حساس به سختی آب تشخیص داده شد.
نام سورفکتانت ها برای مواد فعال سطحی در سال 1964 توسط شیمیدان که در شرکت هنکل کار می کرد پیشنهاد شد.
در اوایل سال 1914، شیمیدان مواد شوینده ویژه حاوی آنزیم های پانکراس را روانه بازار کرد.
ناخالصیهای متصل به پروتئین در دمای شستشوی بالاتر روی لباسها مینشینند و فقط با مالش شدید پاک میشوند. درمان با آنزیمهای حلکننده پروتئین جایگزین پردازش مکانیکی فشرده لباسها میشود، شستشوی لباسها دیگر آنقدر سخت نبود، لباسها دیگر به این سرعت فرسوده نمیشدند و لکهها نیز در آب سرد حل میشدند که به صرفهجویی در مصرف سوخت کمک میکرد. صابون. در نتیجه آنزیم های شوینده دیگری اضافه شد.